سیمای آفتاب



درست است که الان در دوره دوم از دولت تدبیر و امید هستیم و فشار مشکلات اقتصادی و عدم مدیریت و عدم تدبیر، سبب ناامید شدن گروهی از مردم جامعه شده است اما رهبر و امام جامعه در بیانیه گام دوم مهمترین نکته را امید آفرینی و امید بخشی و نگاه به نیمه پر لیوان نسبت به دست آوردها و برکات انقلاب می‏دانند.

لذا نگاه و شعار ناامیدی و تغییر نظام و سایه جنگ از سوی برخی از فعالان ی و رسانه ای جای بسی تأمل و تفکر دارد؟!

این افراد با کدام منطق و معیار این نگاه را دارند؟؟؟


متفکر شهید مرتضی مطهری (رحمه الله علیه):

اسلام آنچنان دینی است که در محیط علم بهتر از محیط جهل رشد می‌کند. 

ما اگر می‌دانستیم که جهل و جهالت چه بر سر ما آورده است؛ از جهالت و نادانی و بیسوادی وحشت می‌کردیم، نه از علم و مدرسه.



منبع: ده گفتار، چاپ پنجم (1368)، صفحه 178


ضرورت امام شناسی

از بزرگترین، خطرناکترین و شکننده‌ترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داد، انحراف از مسیر امامت بود. اگر جامعه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه امامت را شناخته بودند، امامت و خلافت را در حد نمایندگی قبیله‌ای و قومی و حداکثر رهبری ی، تنزل نمی‌دادند و اجازه نمی‌دادند که کسانی بر آن جایگاه تکیه بزنند که هیچ گونه شایستگی و لیاقت در وجود آنها نبود.

قرآن کریم امامت را بالاتر از نبوت می‌داند؛ و چنین بیان می‌کند که ابراهیم علیه السلام بعد از نبوت و خلت (خلیل اللهی) به مقام امامت ترفیع درجه یافته است. «انی جاعلک للناس اماما»؛ (1) «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم»

و امامت و معرفی امام را باعث کمال دین و تمام کننده نعمت دانسته و بعد از آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله علی علیه السلام را به خلافت و امامت منصوب می‌کند می‌فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم.» ؛ (2) «امروز دینتان را برایتان کامل کردم» و اعلام می‌کند که عدم معرفی امام و امامت به منزله عدم انجام رسالت 23 ساله است.

همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة؛ (3) هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است» این حدیث به خوبی می‌رساند که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، در واقع دینی برای او ثابت نیست. 

شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام

ادامه مطلب

رحلت ختم مرسلین محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت مظلوم‌ترین امام شیعه امام حسن مجتبی علیه السلام بر همگان، خصوصا شیعیان جهان تسلیت باد

یا رسول الله .

ای دل بیاکه موسم آه و فغان رسید 
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید 
واحسرتاکه حضرت زهرایتیم شد 
ازماتم پدرلبش به نیمه جان رسید 

یا کریم اهل بیت امام مجتبی .

کَرَم کنار ِ کریمیِّ تو کم آورده

به پیشگاه تو دریای غم نم آورده

نبوده داغ تو کمتر ز داغ عاشورا

خدا میانِ صَفَر یک مُحَرَم آورده


 استدلال علامه امینی و سوالی که بی جواب ماند


زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.

به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را  می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند.  پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت : قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد 

اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. آنان  شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که  ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند . سپس علامه امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است .سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه  با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند . 

سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید : 

آیا فاطمه اهرا ( سلام الله علیها ) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت . ؟ 

اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه  ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟ 

تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی  یکی جلسه  را ترک کردند و با خود می گفتند  اگر بگوییم  نمیشناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟  در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه   ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر غضبناک بود "و چون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب  (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.


تاعلی ماهَش به سوی قبر بُرد


ماه، رخ از شرم، پشت ابر بُرد


آرزوها را علی در خاک کرد


خاک هم گویی گریبان چاک کرد


زد صدا: ای خاک، جانانم بگیر


تن نمانده هیچ ازاو،جانم بگیر

فاطمه زهرا

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ دَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُنِیراً وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً 

عظیم ترین پدیده عالم وجود و مظهر اسماء اعظم خداوند نیّر اعظم نبی رحمت است که وجودش بر بشر به استحقاق بشر نیست بلکه از معدود مواردی که خداوند با صراحت میفرماید نزول این شخصیت از مقام ربوبی و رسالت او بر بشر به فضل الهی است و بشر المؤمنین بأن لهم من الله فضلا کبیرا یعنی این فضل بزرگ است که خدا نبی گرامی اسلام را به بشر داده یا لقد منّ الله علی المؤمنین. در قرآن کم داریم جایی که اعطاء نعمت به استحقاق نیست.

پیامبر از این جهت که مظهر صفت غنی است برای رسالتش مزد نمیخواهد و از آن جهت که حکیم است مزدش را اینگونه بیان میکند در دو آیه یکی در سوره مبارکه فرقان 57 ما أسئلکم علیه من أجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا. میگوید اتخاذ سبیل الرب مزد من است. در سوره مبارکه شوری 23 قل لا اسألکم علیه اجرا الا لاموده فی القربی بعضی مفسران تلاش دارند بگویند اگر حصر حقیقی باشد با هم تنافی دارند پس حصر اضافی است. توجه نشده که کلاهما واحد است اصلا دو مطلب نیست که حصر اضافی باشد جمع دو آیه نکته مهمی را میگوید که اتخاذ سبیل الرب مودت فی القربی است و هیچ راهی برای مسیر خدا جز مودت فی القربی نیست و مودت هم مقدمه اش شناخت و تأسی است لذا در طلیعه میلاد امام صادق علیه السلام باید جایگاه اهل بیت را بشناسیم و تأسی کنیم.


عید ولادت

منبع: کلام استاد


شهادت پنجمین ستاره درخشان امامت بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر شیعیان و مسلمانان جهان تسلیت باد


«وَ قَالَ (الباقر) علیه السلام: قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّابَ الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ وَ یُحِبُّ الْحَیِیَّ الْحَلِیمَ الْعَفِیفَ الْمُتَعَفِّف».


ترجمه: (با مردم به نیکوترین شیوه‌ه‏اىی که میخواهید با شما سخن گویند، سخن بگوئید چرا که خداوند از فردى که مؤمنان را لعن مى‏ کند و به آنها ناسزا مى‏ گوید و طعنه مى ‏زند بیزار است، و از ناسزاگوى بى‏ آبرو؛ و گداى سمج نفرت دارد. و فرد با حیا و بردبار، و پاکدامن و پارسا را دوست می دارد.)


                    



                                                           شهادت باقر العلوم


شهادت امام هادی علیه السلام را تسلیت عرض می‌کنم

   شهادت امام هادی علیه السلام


ضمنا امروز هم روز جمهوری اسلامی است که اگر چه کسری ها و مشکلاتی هست و امیدواریم حل شود ولی قدر این نعمت بزرگ جمهوری اسلامی را باید بدانیم و کفران نعمت نکنیم تا ان شاء الله این انقلاب به دست صاحب اصلی‌اش برسد 


دهه فجر


نقش خودسازی 

مشکلات امروز بشریت، مولود کمبود معنویت و اخلاق و فرهنگ و پیامد ضعف عقیده و اخلاق و اندیشه است . توسعه تکنیک و صنعت، گسترش دانش های طبیعی و تجربی و افزایش ابزارهای رفاه، بدون ایمان و عدالت و اخلاق انبیایی دردهای بشریت را درمان نمی کند . امروز بشریت بر کرات آسمانی گام نهاده و دریا و فضا و اعماق زمین را فتح کرده است، ولی هنوز در بند خشم و شهوت و کینه و جهل و غرور خویش به شدت گرفتار است . امروز بشریت به دلیل توسعه قدرت و صنعت، بیش از هر روزگار دیگر به ایمان و تقوا نیاز دارد . 

بسازیم . بیش از آنکه به توسعه گفت  »ایمانی «و  »انسانی «کنیم، باید جهان  »جهانی «بیش از آنکه انسان ها و کشورها را و گو بیاندیشیم، باید به صداقت در گفت و گو فکر کنیم . پیش از آنکه تعداد نشریات و تیراژ مطبوعات را شاخص توسعه خیال کنیم و به مصرف کاغذ بنازیم و مصرف کاغذ را معیار توسعه قلمداد کنیم، به جهت گیری الهی و انسانی و اخلاق مطبوعات و صداقت و صحت محتوای رومه ها بیاندیشیم . 

نشر و توسعه دروغ و فریب هرگز شاخص توسعه نیست . پخش بسیاری از امواج صوتی، تصویری و متون الکترونیک و تیراژ بالای نشریات جنجال آفرین و دروغ پرداز، دقیقا در جهت تراکم ظلمت و گسترش امواج ضلالت و گمراهی و عامل دفن فطرت و اندیشه انسانی در لابلای آوار فریب و فقر و بیداد است .

امروز در سطح جهانی و حوزه داخلی همه ما به تقوا و خودسازی نیاز داریم و این نیاز در مسؤولان و دولتمردان و دست اندر کاران ت و اقتصاد و فرهنگ کشور چند برابر است . برای هر گونه اصلاحات، باید از خودسازی و اصلاح اعتقادی، اخلاقی خویش آغاز کنیم . برای جلوگیری از شر امریکا و دیگر محورهای شرارت جهانی، باید از خودسازی آغاز کنیم . برای دفع بلاهای طبیعی و سیل و زله و توفان و آتش سوزی، باید در کسب تقوا و خودسازی بیشتر بکوشیم . 

برای گسترش روشن بینی و افزایش بصیرت، باید خودسازی و تقوا را تقویت کنیم . برای درمان بیماری های روحی، روانی، باید به پایگاه تقوا و ایمان مراجعه کنیم . دست یابی به آزادی و استقلال و عدالت، بدون ایمان و تقوا و جهاد در راه خدا، خواب و خیالی بیش نیست . 

خدا باوری و خودسازی و تقوای قرآنی، زیر بنای استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی است و بیهوده نیست که امروز دشمنان استقلال و آزادی و عدالت، ایمان و تقوا و روح سلحشوری و فرهنگ شهادت را هدف قرار داده اند، هر روز در جهت گسترش ابتذال و بی حجابی و اختلاط دختر و پسر و ترویج موسیقی و تبلیغ پوشش غربی و جشنواره های آنچنانی می کوشند و پاسداران ایمان و تقوا و مرزبانان اسلام و دین، یعنی ولایت فقیه و شوران نگهبان و ت شیعه را سد راه و مانع بزرگ مطامع خویش می شناسند و در تخریب و تحقیر آنان می کوشند .

ماه رجب

 

 

ماه رجب فرصتی گرانبهاست که همراه با ماه شعبان و رمضان فصل نیایش و بهار خودسازی را تشکیل می دهد، امید است همه ما به ویژه آن ها که به اصلاحات می اندیشند، با خودسازی و استغفار و تقویت ایمان و تقوا فصل اعتکاف را قدر بدانیم، شایستگی ورود به مهمان سرای الهی را به دست آوریم و از برکات لیلة القدر بهره مند شویم .


نگو شاگرد، بگو معلم

معتصم عباسی پس از آنکه امام جواد علیه السلام را به شهادت رساند عمر بن الفرج را مامور کرد تا به مدینه برود و معلمی منحرف و معروف به دشمنی با اهل بیت را برای امام هادی علیه السلام پیدا کند. عمر با م والی مدینه، «جنیدی» را که نسبت به علویین دشمنی شدید داشت انتخاب کرده، ماهیانه برایش مبلغی تعیین نمود و تعهد گرفت که شیعیان نباید با این کودک، که کمتر از هشت سال داشت، ارتباط داشته باشند.

پس از مدتی فردی اوضاع تعلیم را از جنیدی می پرسد. او با شکایت جواب می دهد:

آیا در مدینه کسی را سراغ داری که ادیب تر و داناتر از من باشد؟

جنیدی پس از شنیدن پاسخ منفی آن شخص می گوید: «به خدا سوگند جمله ای در ادبیات برای این کودک می گویم و به گمان خود بسیار عالی گفته ام. سپس او درهایی از ادب را برایم می گشاید که از آنها استفاده ها می کنم. مردم گمان می کنند من به او درس می دهم اما به خدا قسم من شاگردی او را می کنم.»

در ملاقاتی دیگر وقتی از جنیدی می پرسند احوال این کودک چطور است؟ می گوید: «دیگر به او کودک نگویید به خدا قسم او بهترین اهل زمین و برترین انسانی است که خداوند آفریده است او حافط قرآن است و حتی تأویل و تنزیل آن را می داند».

کار تا آنجا پیش می رود که دشمن سرسخت علویین از دوستان امام و از معتقدان به امامت آن بزرگوار میشود.(1)

شهادت امام هادی علیه السلام

(1):  أعلام الهدایة، ج 12، صص81و82.


صبر و بردبارى‏

 

امام نهم‏ علیه ‏السلام در مقابل مصائب و گرفتاریهاى روزگار بسیار شکیبا و بردبار بود. آن حضرت در مقابل حوادث سخت و پیشامدهاى ناگوار، هیچ‏گاه آشفته و مضطرب نمی‏شد؛ بلکه با اتکال به خداوند متعال به صبر و تحمل روى می‏آورد؛ البته این در صورتى بود که مشکلات به شخص حضرت روى می‏آورد؛ اما درباره اصول اسلامى و حدود الهى کاملاً در مقام دفاع برمی‏آمد و موضع گیریهاى اساسى و حساب شده‏اى به عمل می‏آورد.

آن بزرگوار، صبر بر مصائب را از بهترین صفات نیکمردان قلمداد کرده، می‏فرمود: «الصَّبْرُ عَلَى الْمُصیبَة مُصیبَةٌ عَلَى الشَّامِتِ بِهَا؛ (1) شکیبایى بر ناملایمات و مصائب بر شماتت کنندگان مصیب زده ناگوار است.‌»

مردى از امام جواد علیه ‏السلام تقاضا کرد که وى را نصیحت کند. امام فرمود: «اگر موعظه کنم، آن را می‏پذیرى و بدان عمل می‏کنى؟» سائل گفت: «آرى.‌» امام فرمود: «صبر را تکیه گاه و پشتوانه خود در رویارویى با فقر و ناکامى قرار ده.‌» (2)

یکى از دوستان امام جواد علیه ‏السلام طى نامه‌‏اى از گرفتاریهاى خود به حضرت شکایت، و مصیبت خود را در مرگ فرزندش عنوان کرد. امام در پاسخ نامه‌‏اش نوشت: «اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یخْتَارُ مِنْ مَالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اَنْفَسَهُ لِیاْجُرَهُ عَلَى ذَلِکَ؛ (3) آیا نمی‏دانى که خداوند عزیز و جلیل از مال و فرزندان مؤمن، بهترین آن را بر می‏گزیند [و از او می‏گیرد] تا در مقابل آن به او پاداش عنایت کند؟!»

 

 

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

1) کشف الغمه، على بن عیسى اربلى، تبریز، مکتبة بنى هاشم، ج‏3، ص 195.

2) تحف العقول، ص 455.

3) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، بى جا، مؤسسه آل البیت‏ علیه ‏السلام، ج‏3، ص 243.

امام جواد علیه السلام


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

اصول دین ورق ژئو ممبران آیا حسین اکبری کر می باشد مرکز تخصصی زیبایی و آرایشی بانوان در تهران Brian هوا فضا(NASAIRAN) Desiree چمدانِ سپید Tyler